مغز از جمله ارگانهاي پيچيده است كه بر تمام بدن و اعمال آن نظارت و كنترل دارد. در ميان موجودات زنده، آدمي داراي پيچيدهترين مغز است كه هنوز بسياري از زوايا و عملكردهاي آن ناشناخته است. اين عضو داراي بافتي پيچيده و منحصر به فرد است. بتازگي گروهي از دانشمندان موفق به شناسايي ژني شدهاند كه با تكثير و كپيكردن از خود سبب تكامل و پيچيدگي مغز ميشود. دانشمندان ميگويند احتمالا اين ژن از 5/2 ميليون سال پيش موجب جداسازي و تمايز اجداد ما از ديگر گونههاي جانداران شده است.به گفته محققان، احتمالا نسخه اضافي حاصل از اين ژن، موجب تأخير و كندي روند تكاملي مغز در انسانها بوده است. اين نسخه اضافي در واقع به نرونها كمك ميكند تا بيشتر و بهتر رشد كرده و ارتباطات بهتري با يكديگر داشته باشند. تكثير ژنها در بدن انسان معمولا بسيار نادر است و بسيار كم رخ ميدهد كه ژني دست به تكثير و همانندسازي خود بزند. بنا به گفته محققان، از 6 ميليون سال پيش تاكنون تنها 30 ژن قدرت همانندسازي و تكثير خودشان را داشتهاند. در واقع اين ژن خاص كه به روند پيچيدگي و تكامل مغز آدمي نيز كمك ميكند از جمله ژنهاي خاص است كه قدرت همانندسازي و تكثير خود را دارد.دانشمندان با بررسي اين ژن و نمونه تكثير شده آن كه SRGAP2 نام دارد، به اين نتيجه رسيدند كه نمونه كپيشده اين ژن به رشد و توسعه كورتكس يا همان بخش چينخورده مغز كمك ميكند و در نهايت به كنترل عملكردهاي سطح بالاي مغز مانند زبانآموزي و فرآيند تفكر منجر مي شود. يعني كنترل اعمالي كه تنها مخصوص گونه آدميان است. در اين ميان، خبر بد اين است كه مشخصشده جهش اين ژن ميتواند به بروز حملههاي فلجكننده و بروز صرع در انسان منجر شود. محققان همچنين دريافتند كه نسخه كپيشده اين ژن از 5/3 ميليون سال پيش وجود داشته است و در تمايز گونه شمپانزهها از انسانها موثر بوده است. نكته جالب اينجاست كه نسخه اصلي اين ژن به 5/2 ميليون سال پيش بازميگردد، در حالي كه نسخه كپي شده اين ژن مربوط به 5/3 ميليون سال پيش است. اين به آن معناست كه كپي اين ژن يك ميليون سال قبل از خود ژن مادر و اصلي آن وجود داشته است! فرضيه محققان آن است كه يك ميليون سال بعد يعني 5/2 ميليون سال قبل، اين ژن در واقع مادر اصلي خود يا همان ژن اصلي را توليد كرده است، سپس اين ژن مادر دست به همانندسازي و كپيكردن از خود زده است كه در نهايت دوباره ژنهاي كپي شده را ايجاد كرده است، اما با ايجاد كپيها طي سالها از كيفيت اين ژنهاي كپي شده كاسته شده است، چراكه به مرور زمان نسخههاي كپي شده كوتاهتر از نسخه اصلي يا ژن مادر شده است، لذا نميتواند تاثيري را كه ژن مادر يا ژن اصلي بر مغز دارد دوباره داشته باشد. چون همان گونه كه گفته شد اين ژنها مسوول پيچيدگي و ايجاد ساختارهاي پيچيده در مغز تنها منحصر به نوع آدمي است. در حقيقت كسب توانمنديهاي منحصر به فرد در آدمي و كسب انواع تواناييهاي شناختي و مهارتهاي اجتماعي بر اثر فعاليت اين ژن در نوع انسان و متمايز شدن او رخ داده است.در ادامه دانشمندان اين دو ژن يعني هم ژن مادر و هم ژن دختر را در بدن موشها وارد كردند و سپس با ممانعت و محدوديت فعاليتهاي اين ژن مادر و اصلي به بررسي و مطالعه عملكرد ژن ديگر يا نسخه كپي آن پرداختند. با اين عمل يعني متوقف كردن فعاليت ژن اصلي، مشخص شد كه رشد و توسعه مغز كندتر انجام ميشود و نيازمند زمان بيشتري است. اگرچه مغز موشها در مقايسه با مغز آدمي به خودي خود چندان رشد و توسعهاي ندارد، اما با اين تغييرات كندتر از زمان معمول رشد كردند. هرچند كه مغز موشها با مغز آدمي متفاوت است، اما عملكرد نرونها در تغييرات كورتكس و رشد آن تا حدودي شبيه سلولهاي مغز انسان است، به گونهاي كه با رشد و ضخيم شدن ستون فقرات و نخاع ميزان مبادلات اطلاعات با ديگر سلولها افزايش مييابد.
.: Weblog Themes By Pichak :.